ردیف
|
واژه
|
برابر درست
|
105
|
* اساتید
|
استادان
ر.ک.به (ارامنه، شمارهی 80)
نمونه: پیشنهادهای دریافتی توسط جمعی از اساتید ادبیات و شاعران معاصر بررسی و بهترین ها انتخاب و معرفی خواهند شد.
که باید چنین تغییر کند: پیشنهادهای دریافتی را جمعی از استادان ادبیات و شاعران معاصر بررسی میکنند، و بهترینها انتخاب و معرفی خواهند شد.
|
106
|
«اساس» واژه عربیست
|
بنیان، بنیاد، پایه، پی
|
107
|
* اسپانیولی
|
اسپانیایی، اسپانیول
«اسپانیول» در زبان فرانسوی، یعنی «منسوب به اسپانیا» یا همان «اسپانیایی». برای همین، ترکیب «اسپانیولی» دارای حشو است و باید «ی» نسبت فارسی را به «اسپانیا» چسباند، نه «اسپانیول»
نمونه: ...در سخنرانی خود برای جمع حاضر به زبان اسپانیولی (اسپانیایی) عید نیمه شعبان را یکی از اعیاد برجسته مسلمانان ... دانست.
|
108
|
«اسپورت» واژه انگلیسیست
|
ورزش، ورزشی
نمونه: توقیف محموله (بار) کفش اسپورت (ورزشی)
|
109
|
«استادیوم» واژه لاتین است
|
ورزشگاه
نمونه: استادیوم (ورزشگاه) 12هزارنفری
|
110
|
«استاندارد» واژه فرانسویست
|
معیار، استانده، قابل قبول، پذیرفتهشده، مطلوب، باکیفیت
«مؤسسه استاندارد»، بار حقوقی دارد و نمیتوان آن را تغییر داد.
نمونه: اگر ورودی استاندارد و [درازنویسی دارد؛ یعنی آنکه دو واژهی «استاندارد» و «باکیفیت» مترادف هستند، و باید یک از این دو نوشته شود.] با کیفیتی برای شهر سمنان راهاندازی شود...
|
111
|
«استبداد» واژه عربیست
|
خودکامگی، خودرایی
نمونه: فضای استبداد (خودکامگیِ) سیاسی و امنیتی
|
112
|
«استثنا» واژه عربیست
|
جز، به جز، جدا، فروگذاری
نمونه: تنها موردی که استثنا (جدا) شده
|
«استثنائاً»
|
تنها، بهطور خاص، هرازگاهی، بهاستثنا
|
113
|
«استحضار» واژه عربیست
|
آگاهی، آگاهی رساندن، خبر دادن، حضور خواستن، حاضر کردن، پیشگاه
نمونه: به استحضار (آگاهیِ، پیشگاه) ملت شریف ایران میرسد
|
114
|
«استحفاظی» واژه عربیست
|
نگهداری، نگهبانی، پاسبانی
درست است که در خبرها واژهی «استحفاضی» همواره در ترکیب «حوزهی استحفاضی» به کار میرود، که یک ترکیب با بار حقوقیست و به این سادگیها نمیشود آن را تغییر داد، منتها به سازمانها پیشنهاد میشود به جای این واژهی عربی، از برابر فارسیِ آن استفاده نمایند: حوزهی نگهداری/ نگهبانی
|
115
|
«استحقاق» واژه عربیست
|
سزاواری، شایستگی، برازندگی، زیبندگی، لیاقت
نمونه: ... استحقاق (شایستگیِ) پست نخستوزیری را ندارد
|
116
|
«استحکام» واژه عربیست
|
استواری، محکمی، قوام، محکم بودن
نمونه: ... باعث استحکام هرچه بیشتر آن خواهد شد.
که باید چنین تغییر کند: ... هرچه بیشتر آن را استوار خواهد کرد. [اجزای فعل مرکب (باعث خواهد شد) باید کنار هم نوشته شوند.]
|
117
|
«استخراج» واژه عربیست
|
بیرون آوردن، بیرون کشیدن، جمعبندی، تنظیم، به دست آمدن
نمونه: ... از سر ریز آن اندیشه، بایدها و نبایدهایی استخراج می شود (به دست میآید) ...
|
118
|
«استراتژیست» واژه فرانسویست
|
راهبردار
نمونه: ... استراتژیست (راهبردار) ارشد بازار گفت ..
|
«استراتژی» واژه فرانسویست
|
راهبرد، شیوهی هماهنگی، برنامهریزی
افزون بر مترادفهای بالا، «استراتژی» اصطلاح دانش نظامیست و نمیتوان آن را تغییر داد.
|
«استراتژیک» واژه فرانسویست
|
راهبردی
|
119
|
«استراحت کردن» مصدر مرکب است از: استراحت (مصدر عربی) + کردن (مصدر کمکی فارسی)
|
آسودن، آرام یافتن، آرام گرفتن، خوابیدن، آسایش
نمونه: استراحت (خواب، آسایش) بیش از حد علاوه (افزون) بر از دست رفتن فرصتها به سلامت جسمی افراد [درازنویسی دارد و «افراد» حشو است] ضربه وارد میکند.
|
120
|
«استرداد» واژه عربیست
|
بازپسگیری، بازگرداندن
نمونه: استرداد (بازگرداندن) مجرمین مجرمان [نشانههای جمع عربی را در فارسی نباید به کار برد؛ یعنی باید تنها از خود واژه استفاده کرد، نه دستور زبان بیگانه!] بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری کره
|
121
|
«استرس» واژه انگلیسیست
|
فشار روانی، تنش
نمونه: ... استرس (فشار روانی) در بروز آن نقش مهمی دارد،
|
122
|
«استشمام» واژه عربیست
|
بوییدن، بو کردن، بو را... احساس کردن
نمونه: بوی باروت همچنان در خیابان استشمام (احساس) میشد
|
123
|
«استطاعت» واژه عربیست
|
توانایی، توان، قدرت، امکان، تواناییِ مالی
نمونه: ... نداشتن استطاعت (تواناییِ) پرداخت مهریههای سنگین و نفقه
|
124
|
«استعانت» واژه عربیست
|
یاری جستن (گرفتن)، یاری کردن
نمونه: با استعانت (یاری جستن) از خداوند متعال
|
125
|
«استعداد» واژه عربیست
|
توانمندیِ ذهنی، آمادگی، ساختن، ذوق، قریحه، سازوبرگ جنگی
نمونه: از جوانان بااستعداد (توانمند) این استان
|
126
|
* «استعفا دادن» مصدر مرکب است از: استعفا (مصدر عربی) + دادن (مصدر کمکی فارسی)
|
استعفا کردن، استعفا خواستن
«استعفا» با فعل «کردن» یا «خواستن» به کار میرود، نه با فعل «دادن»!! و کاربرد آن با این فعل نادرست است. البته «استعفا خواستن» کاربرد قدیمیِ این فعل است و شاید امروزه کمتر به کار رود.
نمونه: [دیوید کامرون] ... پس از رای اکثر مردم به خروج از اتحادیه اروپا، از سمت خود استعفا داد.
که باید چنین تغییر کند: [دیوید کامرون] ... پس از رای بیشتر مردم به خروج از اتحادیهی اروپا، از سمت خود استعفا کرد.
|
127
|
«استعمال» واژه عربیست
|
به کار بردن، کارکرد، کاربری، مصرف
نمونه: استعمال (مصرف) سیگار
|
128
|
«استغفار» واژه عربیست
|
آمرزش خواستن، بخشایش خواستن، توبه کردن
نمونه1: ... تا همه به توبه، استغفار [درازنویسی دارد و با «توبه» مترادف است] و راز و نیاز با پروردگار موفق شوند.
نمونه2: استغفار (توبه) از این گناه بزرگ
|
129
|
«استغفرالله» ترکیب عربیست
|
از خدا آمرزش میخواهم، پناه بر خدا، پناه میجویم به خدا،
|
130
|
«استغنا» واژه عربیست
|
بینیازی، عزت نفس، شکوهمندی
نمونه: توافق هستهای و رفع تحریمها ... تعاملی از موضع استغنا (شکوهمندی، عزت نفس) و واقعبینانه و با هدف تنشزدایی و اعتمادسازی با کشورها[ست].
|
131
|
«استفاده» واژه عربیست
|
بهکارگیری، کاربرد، بهره، سود
نمونه: باید در کمیسیونها از نظر بانوان هم استفاده (بهره گرفته، بهرهگیری، سود برده) شود
|
132
|
«استقامت» واژه عربیست
|
پایمردی، ایستادگی، پایداری
«دوی استقامت»، یکی از شاخههای ورزش دو است و اصطلاح شده، که نمیتوان آن را تغییر داد.
نمونه: اگر امروز فتنهی تکفیریها ... درحال خاموش شدن است، ناشی از خون شهدا (شهیدان) و استقامت (ایستادگی) پدرانشان و جانبازان است.
|
133
|
«استقبال» واژه عربیست
|
پیشواز، خوشآمدگویی، خوشنودی از پیشنهاد یا سخن، توجه، اقبال
نمونه1: استقبال (خوشنودی) بازدیدکنندگان
نمونه2: ... با استقبال (اقبال، توجه) زیادی فراوانی [غلط مصطلح است و باید به جای آن «فراوان»، «بسیار» «بینظیر» و مانند آن را به کار برد.] روبهرو شد.
|